به گزارش “ایران اقتصادی” معادن یکی از ظرفیت های اقتصادی هر کشوری محسوب می شود، به طوری که می توان درآمد حاصل از آن را به راحتی جایگزین درآمد نفتی کرد.
همچنین با تجهیز کردن ابزارها و ماشین آلات می توان با سرعت بیشتری از معادن استخراج کرد. اما یکی از مهم ترین مشکلات در این عرصه خام فروشی است، زیرا علاوه بر اینکه با قیمتی کمتر از نرخ واقعی خود به فروش می رسند؛ برای خرید محصولات پایین دستی آن نیز ارز قابل توجهی از کشور خارج می شود.
در حالی که اگر شرایط و زیرساخت ها را به نحوی مهیا کنیم که بعد از استخراج این ذخایر بتوان کالای پایین دستی تولید کرد، موفق به ایجاد ارزش افزوده در این حوزه شده ایم.
با تولید کالاهای پایین دستی، ارزی که وارد کشور می شود نسبت به خام فروشی میزان قابل توجهی خواهد بود. در حالی پس از خام فروشی کشور برای برطرف کردن نیاز خود ناچار به خرید محصولات پایین دستی که کشورهای دیگر با مواد اولیه ایرانی (مواد معدنی خریداری شده از کشورما) تولید کرده اند است.
در چنین شرایطی ارزی که به منظور خرید این محصولات از کشور خارج می شود بیشتر از، ارزی است که با خام فروشی کسب کرده ایم. با وجود اینکه با تولید محصولات جدید از مواد معدنی نه تنها ارزآوری افزایش یافته، بلکه اشتغالزایی نیز رونق خواهد گرفت.
از سوی دیگر با افزایش تولید می توانیم شاهد رشد اقتصادی در کشور باشیم. در همین راستا محمدصابر شاهنوش؛ مدیرعامل شرکت خدمات بازرگانی معادن و فلزات غیرآهنی در گفتگو با “ایران اقتصادی” مصاحبه ای تفصیلی داشته است.
معادن چه نقشی در رشد کشور دارد؟
معادن با توجه به ظرفیت های فراوانی که در کشور دارند، می توانند جایگزین مناسبی برای نفت محسوب شوند. با توجه به چشم انداز کشور در حوزه عدم وابستگی به درآمدهای نفتی؛ ذخایر عظیم مس، آهن و روی در کشور می توانند سالانه میلیاردها دلار درآمد غیرنفتی به کشور وارد کند. همچنین انجام سرمایه گذاری مناسب در صنایع وابسته به این معادن موجب شکوفایی اقتصادی کشور نیز خواهد شد.
آیا معادن می توانند رشد اقتصادی پایدار ایجاد کرده و منجر به کاهش نرخ بیکاری شوند؟
با توجه به توضیحات فوق، در خصوص سرمایه گذاری حاصل از درآمدهای معادن، در صورت انجام این مهم می توان در آینده وابستگی به معادن را نیز از بین برد که در این صورت بار رشد و شکوفایی اقتصادی کشور بر دوش صنعت خواهد بود و این موضوع موجب تداوم فعالیت و همچنین ایجاد اشتغال پایدار نیز خواهد شد. همچنین با توجه به ذخایر عظیم موجود در معادن کشور، اشتغالی که در این حوزه شکل می گیرد پایدار خواهد بود.
فعال شدن معادن بر کدام بخش های اقتصادی کشور تاثیرگذار است؟
با فعال شدن معادن می توان هم اشتغال زایی و هم تولید را تحت تاثیر قرار داد. بهره برداری از معادن موجب افزایش تولید محصولات، ایجاد ارزش افزوده و همچنین بی نیازی به واردات مواد اولیه و محصولات پایین دستی می شود. چنین اقدامی مستلزم استفاده از نیروی کار است؛ بنابراین بخش اشتغالزایی نیز دستخوش رونق خواهد شد.
آیا معادن می توانند زیرساختی برای سایر بخش های اقتصادی محسوب شوند؟
از دو دیدگاه بله. معادن بستر ساز هستند و برای توسعه زیرساخت ها می توانند به جذب سرمایه گذاری های داخلی و خارجی بپردازند. در واثع می توان گفت سرمایه گذاری یکی از بخش های مهم در زنجیره تولید محسوب می شود. زیرا مباحث مالی یکی از مولفه های مهم در حوزه تولید است؛ بنابراین این اقدام می تواند بستر لازم برای تولید را ایجاد کند.
اگر جذب سرمایه خوبی در این عرصه داشته باشیم می توانیم زنجیره تولید را تکمیل کرده و فعالیت های اقتصادی را از استخراج معادن تا ایجاد صنایع کوچک به خوبی انجام دهیم.
بنابراین می توان گفت دیدگاه اول همان سرمایه گذاری درآمدهای حاصل از بهره برداری معادن است و دیدگاه دوم نیز مربوط به دستیابی به مواد اولیه پایدار به منظور تولید محصولات نهایی با حاشیه سود بالاتر می شود.
یکی از دلایلی که موجب شد رشد مناسبی در خصوص سرمایه گذاری نداشته باشیم، روابط بین المللی کشور است. زیرا این حوزه نیازمند سرمایه گذاری خارجی است که به علت مسائل سیاسی در این حوزه جذب سرمایه نداریم.
اهیمت این نوع از سرمایه گذاری به اندازه ای است که منجر به ایجاد پایداری اقتصاد، امنیت کشور، تسهیل مسیر توسعه کشور و … می شود.
آیا از نظر سرمایه گذاری و تامین مالی فعالان این حوزه مشکلی دارند؟ اگر دارند چگونه و از چه روش هایی می توانیم سرمایه گذار در این حوزه را افزایش دهیم؟ اگر کسی تمایل به سرمایه گذاری در این عرصه داشته باشد چگونه می تواند با سرمایه خُرد خود این کار را انجام دهد؟
بهره برداری از معادن نیازمند سرمایه گذاری های قابل توجهی است. سرمایه گذاران عمده در کشور غالبا وابسته به بیمه های تامین اجتماعی هستند. مانند شستا، ساتا، صندوق بازنشستگی و …. با توجه به شرایط موجود و همچنین روند روبه رشد تعداد بازنشستگان و کمبود نقدینگی، به نظر می رسد سرمایه گذاران عمده کمتر توان سرمایه گذاری در این حوزه را داشته باشند. البته سرمایه گذاران مذکور با وجود مشکل نقدینگی همچنان در حوزه معادن در حال سرمایه گذاری هستند.
اما راهکارهای جدیدی هم می توان برای جذب سرمایه گذاران خُرد اندیشید. یکی از روش های سرمایه گذاری استفاده از متد صندوق های سرمایه گذاری است.
در واقع با ایجاد صندوق و جمع آوری پول های خُرد مردم می توان سرمایه قابل توجهی جمع آوری و آن را در معادن به منظور افزایش بهره برداری استفاده کرد.
از سوی دیگر می توان از روش های متداول و مرسوم نیز بهره برد که یکی از آنها افزایش سرمایه در شرکت های بورسی و انتشار اوراق توسط سرمایه گذاران بزرگ و … است.
علاوه بر این موارد می توان گفت به نظر می رسد مهم ترین بحث در گسترش معادن تامین مالی نیست؛ بلکه تفاوت دیدگاه ها است. در این خصوص دیگاه های مختلفی وجود دارد که یکی از آنها دیدگاه های ضد توسعه است.
به طوری که برخی از فعالان این حوزه معتقدند تا زمانی که زیرساخت های این عرصه کامل نشده، نباید اقدام به استخراج کنیم. زیرا چنین کاری منجر به افزایش خام فروشی در کشور می شود.
دیدگاه دوم مربوط به افرادی است که عنوان می کنند:” سرمایه گذاری در حوزه معادن می تواند موجب سرمایه گذاری های بعدی و جذب بیشتر سرمایه شوند.” زیرا با چنین اقدامی می توان همزمان با بخش استخراج، بخش های مربوط به صنایع پایین دستی را هم فعال کرده و رونق بخشند.
بر اساس آمار شرکت های بزرگ بخش معدن و صنایع معدنی از ابتدای سال تا اخر مهرماه سال جاری 6 میلیارد و 668 میلیون دلار محصول روانه بازارهای صادراتی کرده اند. نظرتون درباره این امر (خام فروشی) چیست؟ به نظر شما با توجه به شرایط معدنی که ایران دارد، این عدد کم نیست؟
در رابطه با این آمار چند نکته مهم وجود دارد. اول اینکه این مبلغ شامل چه محصولاتی است؟ در کجای زنجیره ارزش محصول قرار دارد؟ توضیح کلی در این خصوص این است که برای جلوگیری از خام فروشی باید برنامه جامع و مدون در کل کشور اجرا شود.
برای مثال در زنجیره فولاد باید با در نظر گرفتن ضرایب تبدیل محصولات، کارخانه های مخصوص برای هر محصول احداث شود و شرکت های سرمایه گذاری باید از این برنامه پیروی کنند تا مازاد عرضه در هیچ کدام از حلقه های زنجیره ارزش محصول ایجاد نشود.
بنابراین در صورت وجود این برنامه، هیچگاه مازاد عرضه به وجود نخواهد آمد. مورد دیگری که بر این آمار اثر دارد این است که باید حاشیه سود محصولات برای صادرات در نظر گرفته شود. زیرا گاها حاشیه سود محصولات میانی از محصولات نهایی بیشتر است. بهترین راهکار تصمیم گیری بر مبنای شرایط اقتصادی است.
در مورد کم بود و یا زیاد بودن این عدد اظهار نظر قطعی نمی توان کرد. چرا که در برآوردهای اقتصادی باید هزینه فرصت تحت هر شرایطی لحاظ شود.
به نظر شما با فعال سازی معادن می توانیم سالانه چقدر درآمد از آن داشته باشیم؟
برای پاسخ به این سوال باید مجموع ذخایر معادن مختلف موجود در کشور را در دست داشته و محاسبه کرد. اما با توجه به اطلاعاتی که شرکت ملی مس اعلام کرده؛ مجموع ذخایر در مس تقریبا 19 میلیارد تن است که اسختراج این روزهای ما از این معادن و تولید محصول نهایی حدود 2 تا 3 میلیارد دلار سودآوری برای کشور دارد. حال اگر سرمایه گذاری در این حوزه ها بیشتر باشد، این سود دهی 2 تا 3 برابر بیشتر خواهد شد.