به گزارش “ایران اقتصادی”، طرح توسعه و تثبیت ظرفیت پالایشگاه آبادان سالها بود که توسعه چندانی نداشت، اما به نظر میرسید که در فاصله یکسال اخیر، همه صنعت نفت، بسیج شده بودن تا آن را به ایستگاه پایانی برسانند، هرچند که در این مسیر، فرازو فرودها همچنان آزاردهنده بود اما اعضای تیم شرکت ملی مهندسی و ساختمان نفت از موانع مهمی عبور کردند تا آسمانخراشهای فلزی در قلب پالایشگاه آبادان جا خوش کنند.
اکنون زمان آن رسیده تا پالایشگاه قدیمی، یک بار دیگر در مسیر پالایش قد علم کند، پالایشگاهی که سابقه دههها را با خود به یدک میکشد.
آری، طرح تثبیت و توسعه پالایشگاه آبادان دستمایه گفتوگویی شد پیرامون صنعت پالایشگاهی با مهندس فرهاد احمدی، مدیرعامل با سابقه شرکت ملی مهندسی و ساختمان نفت.
شرکت ملی مهندسی و ساختمان نفت ایران، بازوی اجرایی شرکت ملی پالایش و پخش فرآوردههای نفتی به شمار میرود و یکی از مشکلات آن در سال های قبل رسوب طرحهای سنواتی بود، تکلیف این طرحها روشن شد؟
به عنوان مقدمه، وظیفه اصلی این شرکت ساخت جایگاه بنزین، پالایشگاه و پتروپالایشگاه بوده که تاکنون هم بیش از 300 طرح از جمله مگاپروژههای نفتی در این حوزه انجام شده که در بین شرکتهای نفتی، در نوع خود یک رکورد محسوب میشود.
با ورود بنده به این شرکت در مهرماه سال 1400 روی سه محور مهم برنامهریزی صورت گرفت که برنامهریزی و مرتب کردن ضوابط و عملیاتی کردن این موارد تا آخر سال گذشته زمان برد.
براساس پیگیریها 38 طرح سنواتی درشرکت ملی مهندسی و ساختمان نفت ایران وجود داشت که هیچ یک هم حل نشده و بلاتکلیف بودند، حتی برخی از این طرحها مربوط به 15 سال قبل بود که تسویه هم نشده بودند.
اولین برنامهریزی، تعیین تکلیف این 38 طرح سنواتی بود که تاکنون پرونده 35 طرح سنواتی به طور کامل بسته شده است. سه طرح سنواتی دیگرباقی مانده که تاکنون حریف آنها نشدهایم، زیرا طرف مقابل، معتقد است که این طرحها مربوط به دوره مدیران قبلی بوده و مسئولیت آنها را نمیپذیرند.
برنامه دوم در این شرکت، انجام 12 طرح جاری بود که تا کنون پرونده سه طرح بسته شده و اگر مشکلات مالی وجود نداشت وجریان نقدی بموقع تأمین میشد، دستکم نیمی از این طرح ها بموقع به بهرهبرداری میرسید.
یکی از این طرحها، طرح توسعه و تثبیت ظرفیت پالایشگاه آبادان بود که با وجود تحریمهای اقتصادی در کمتر از پنج سال اجرا شد که رکورد جدیدی در ساخت واحدهای پالایشی به شمار میآید.
این طرح گرچه در سال 89 تعریف شد اما فاینانس این طرح در سال های بعد به پیمانکار اجرایی ابلاغ شد.
با تغییر دولت، سؤالاتی پیرامون این طرح مطرح شد که اتفاقاً در مسیر اجرای این قرارداد، یک رفتار غیر حرفهای هم با طرف چینی صورت گرفت.
در واقع در دوره وزارت زنگنه بر نفت، فاینانس این طرح به علت نوع برخورد آنها به دستانداز افتاد، هرچند که بعدها با سفر رئیسجمهور چین به ایران، منابع تامین شد.
میزان فاینانس این طرح حدود 2.6 میلیارد یورو بوده که در فاز نخست بیش از یک میلیارد یوروی آن جاری شد و در حال حاضر فاز نخست طرح تثبیت، نزدیک به بهرهبرداری بوده و توسعه بخش دوم هم منتظر تامین منابع مالی است، هرچند شروع اجرای فاز دو همزمان با بهرهبرداری از فاز نخست خواهد بود تا پروژه تکمیل شود.
این طرح تا پیش از آمدن من به شرکت ملی مهندسی و ساختمان نفت ایران، 58 پیشرفت فیزیکی داشت،گرچه این طرح باید 4 ساله به اتمام میرسید اما برخی محدودیتها باعث شد طرح از مدت زمان پیشبینی شده عقب افتاده و با تأخیر مواجه شود.
از جمله مشکلات در اجرای این امر، جدای از مشکلات مالی، شیوع بیماری کرونا و همچنین فعالیت در داغترین تابستان 70 سال گذشته بود که در تابستان 1401 و در حین اجرای پروژه، روزانه 50 نفر دچار گرما زدگی میشدند.
با وجود همه تحریمها اما میزان پیشرفت فیزیکی این طرح ماهانه بیش از سه درصد یعنی در بازه 12 ماهه به 32 درصد رسید که اولین رکورد در منطقه خاورمیانه بود.
البته، انتظارمیرود تا دودماه آینده مابقی قطعات مورد نیاز این طرح تأمین شده که در این صورت فاز نخست طرح تثبیت پالایشگاه تا پایان سال جاری به بهرهبرداری کامل میرسد.
با توجه به تعلل وزارت نفت در دوران زنگنه درمورد راهاندازی بموقع طرح توسعه و تثبیت ظرفیت پالایشگاه آبادان، عدم النفع این تأخیر برای کشور آیا قابل ارزیابی است؟
این طرح بر مبنای ارز بسته و طراحی شده، بنابراین اگر این پالایشگاه حتی یک روز، زودتر به مدار تولید میآمد روزانه 210 هزار بشکه فرآورده زودترآماده تحویل کشور بود، بنابراین، همین امر میتوانست روزانه میلیونها دلار به سبد انرژی کشور اضافه کند.
متأسفانه سیاست آقای زنگنه، وزیر سابق نفت مبنی بر سودده نبودن ساخت پالایشگاه در کشور یک مسیر انحرافی بود که صنعت نفت کشور را یک قرن عقب انداخت.
واقعیت این است که عنوان کردن سودده نبودن پالایشگاه، مسیر نادرستی بوده ،زیرا هیچ راهی بجز ساخت پالایشگاه وجود ندارد.
با توجه به اظهارات جنابعالی دایر بر سودده بودن صنعت پالایشی، اما صورت های مالی صنعت پالایشی از پایین بودن حاشیه سود و گاهی هم زیانده بودن عملیات آنها حکایت دارد، علت این امر چیست؟
در هر صنعتی چند عامل برپرسودده یا زیانده بودن آن، تأثیرگذار است که اگر این عوامل بخوبی کنترل شوند، حتماً آن صنعت به سوددهی خوبی خواهد رسید؛ یکی ازاین موارد، کنترل هزینههای جانبی آن صنعت است از جمله اینکه شرکتهای پالایشی با مازاد نیروی انسانی مواجه هستند و صنعت نفت مجبور بوده تا برای آنها ایجاد اشتغال کند، در نتیجه پالایشگاهی که با 100 نفر توان اداره شدن دارد با یک هزار نفر اداره میشود.
جدای از این موارد، در هراستان ممکن است در راستای مسئولیتهای اجتماعی، مواردی به پالایشگاهها تحمیل شود.
نکته دیگر، عرضه نشدن تولیدات و محصولات پالایشگاهها با نرخ روزو بینالمللی بوده، زیرا نرخگذاری محصولات دست خود پالایشگاهها نیست.
مشکل دیگر در مسیر افزایش هزینه و کاهش راندمان پالایشگاهها، قدیمی بودن تأسیسات آنها بوده که به شدت در قیمت تمام شده محصولات تأثیرگذار است.
در حال حاضر از کل مجموعه 10 پالایشگاه موجود درکشور، پالایشگاه ستاره خلیج فارس جدیدترین پالایشگاه بوده ،هرچند که همین پالایشگاه هم چندین سال طول کشید تا به راهاندازی برسد، درحالی که درتمام طرحها، عمر یک پالایشگاه 25 سال درنظر گرفته میشود.
ناگفته نماند که تجهیزات همین پالایشگاه هم حدود 10 سال قبل راهاندازی شد و همین امر باعث میشود تا راندمان دستگاهها دچار افت بشوند.
بنابراین اگر این صنعت بازسازی و نوسازی شود، بدون شک نه تنها صنعت پالایشگاهی سودده بوده بلکه سوددهی آن ازسایر صنایع هم سبقت میگیرد.
آیا شیوه اداره دولتی پالایشگاهها بر سودده بودن آنها تأثیر دارد؟
خیر، اگر فرمول یا فرایند مدیریت اداره درست پالایشگاه، یکسان باشد، درنتیجه سودده یا زیانده بودن ربطی به دولتی اداره شدن آن ندارد.
با توجه به عرضه شدن محصولات نفتی در بورس، آیا جای عرضه محصولات دیگری درتالار شیشهای خالی نیست؟
بله، در حال حاضر فرآوردههای ویژه را میتوان در بورس عرضه کرد که این امر در اختیار پالایشگاههای 10 گانه بوده، هرچند که آنها نمیتوانند به هرقیمتی بفروشند.
همچنین آزاد نیستند تا این محصول را هم به هر مشتری بفروشند.
یکی از اتفاقات خوب در صنعت نفت در دولت سیزدهم، حضور در پالایشگاههای فرا سرزمینی بوده، این سیاست تا چه میزان منافع کشور را تأمین خواهد کرد؟
یکی ازانتقادات به آقای زنگنه همین بود که ما نباید پشت در بسته فروش نفت خام درجا بزنیم.
اولین راه، صادرات گاز بود، زیرا صادرات گاز تحریم نیست و هیچگاه هم تحریم نبوده و کشور براحتی میتوانست با صادرات گاز، ارزآوری داشته باشد.
راه دیگر، احداث پالایشگاه بود که در این راستا فرآوردههای نفتی صادر شوند تا تحریمها کم اثر شوند.
راه سوم، این بود که منابع وتأسیساتی در فراسرزمین داشته باشیم ودر آن نقاط بتوانیم تولید وفروش انرژی داشته باشیم.
این طرح در دولت سیزدهم کلید خورد و ما هم جزو اولینها بودیم و در سفری که به ونزوئلا رفتیم قرارداد تعمیرات و تجهیز پالایشگاه ال پالیتو ونزوئلا با شرکت ما به امضا رسید.
در این پالایشگاه، شرکت ملی مهندسی و ساختمان نفت ایران یک بازسازی کامل را انجام خواهد داد و بیش از 2 میلیون قطعه دراین پالایشگاه باید تأمین شود.
شرکت ملی مهندسی و ساختمان نفت ایران در نوسازی این پالایشگاه ونزوئلایی، 4 هدف خوب و مقدس را مبنا قرار داد که اولین آن صدور خدمات فنی و مهندسی بود ،زیرا دانش متخصصان ایرانی به آنجا صادر میشود.
هدف دوم، صادرات کالای ایرانی به آن کشور بود و ترجیح دادیم که در این شرایط اقتصادی، چراغ بنگاههای تولیدکننده قطعات داخلی، با این حمایت روشنتر بماند.
هدف سوم، معرفی برند و کالای ایرانی به بازار هدف و در نهایت ایجاد اشتغال برای نیروی ایرانی بود.
این پالایشگاه یکی از قدیمیترین پالایشگاهای این کشور بوده که اکنون طرف مقابل به این باور رسیده که شرکت توانمند ایرانی بخوبی میتواند ازعهده این مسئولیت بر بیاید.
ظرفیت این پالایشگاه 140 هزار بشکه در روز بوده که کمتر از نصف ظرفیت آن فعال بود اما درحال حاضر و با تغییراتی که مهندسان ایرانی در این پالایشگاه ایجاد کردهاند ظرفیت آن به 70 هزاربشکه رسیده و در نهایت این رقم را به 140 هزار بشکه در روز خواهیم رساند.
ناگفته نماند که ما رقبایی از شرکتهای امریکایی، روسیه، کره، چین و هند هم داریم اما ما توانستیم قراردادهای خوبی در مدت زمان سه ماه به امضا برسانیم.
نباید به خاطر تحریم توانایی خود را متوقف کنیم، زیرا این دیدگاه اشتباه است و ما باید از این مرحله دروننگری عبور کرده و منافع اقتصادی حاصل از صادرات انرژی را در اقصی نقاط دنیا پیدا کنیم.
یکی از موضوعات چند سال اخیر ساخت پتروپالایشگاهها است روند ساخت این پتروپالایشگاهها در چه مرحلهای است؟
از سال 98 بدین سو دیگر محوز ساخت پالایشگاه صادر نمیشود و فقط مجوز پتروپالایشگاه صادرمیشود تا زنجیره ارزش، تأمین شود.
طبق قانون، سال 98 مجوز احداث حدود دو میلیون بشکه پتروپالایشگاه به بخش خصوصی داده شد اما متأسفانه عملکرد خوبی نداشتند و نتوانستهایم به سبد انرژی کشور کمک کنیم.
در زمان دولتهای قبل مجموعه 7 پترو پالایشگاه تعریف شد که از آن هفت مورد فقط یک مورد یعنی ستاره خلیج فارس اجرایی شد وساخت 6 پتروپالایشگاه دیگر روی کاغذ ماند.
در یک مورد دیگر، مجوز احداث چند پتروپالایشگاه 60 هزاربشکهای در سیراف تعریف شد که بازهم روی کاغذ ماند.
سابقه دیگرهم همین مجموعه دومیلیون بشکهای پتروپالایشگاهی بوده که بعید است تا 5 سال آینده هم کاری صورت بگیرد. بنابراین تجربه واگذاری ساخت پترو پالایشگاه به بخش خصوصی، تجربه خوبی نیست.