به گزارش”ایران اقتصادی” نیاز به واحد مسکونی موضوعی است که همیشه درباره آن اظهارنظرهای متفاوتی عنوان شده است. در حال حاضر، از سنگین ترین و مهم ترین مخارج خانوارها، تامین هزینه های مربوط به مسکن است به نحوی که در برخی موارد تا 60 درصد هزینه ها را نیز شامل می شود.
دولت سیزدهم از زمان آغاز به کار خود تلاش کرد تا از طریق ساخت مسکن و راه اندازی طرح نهضت ملی مسکن، به این نیاز جامعه و عقب ماندگی های سال های گذشته پاسخ بدهد. در این راستا “ایران اقتصادی” مصاحبه ای با محمد کهندل؛ اقتصاددان انجام داده که در زیر می خوانید؛
**علت گرانی مسکن چیست؟ دولت چه راهکاری را برای کاهش قیمت مسکن باید دنبال کند؟
گرانی در بازار مسکن دلایل مختلفی دارد که یکی از آنها تقاضای قشر جوان جامعه به مسکن است که همه ساله با آن مواجه هستیم، حتی اگر توان خرید نداشته باشند. در واقع در بازار دو تقاضای بالقوه و بالفعل وجود دارد. دسته اول تقاضاهایی است که تمایل به داشتن مسکن و برطرف کردن نیاز خود دارند، اما قدرت مالی لازم را ندارند و دسته دوم اقشاری هستند که هم تمایل به خرید دارند و هم توان مالی خرید آن را دارند. دولت باید در راستای بالفعل کردن متقاضیان بالقوه مسکن و به منظور برطرف کردن نیاز آنها سیاست هایی را اعمال کند تا عرضه یک میلیون مسکن به شکل ارزان در کشور رخ دهد و یا سیاست ها و شرایطی را فراهم کنند تا مسکن به دست جوانان و متقاضیان واقعی برسد. به طور مثال دولت می تواند زمین مجانی را در اختیار جوانان قرار داده و با تخصیص تسهیلات مشخص آنها را تشویق به ساخت و ساز کند تا هزینه ها کاملا سرشکن شده و قیمت تمام شده آن کاهش پیدا کند.
***چگونه می توان مسکن را از کالای سرمایه ای به مصرفی تبدیل کرد؟
برای این کار باید به دو بخش مواداولیه و زمین توجه کرد. زیرا برای تبدیل این کالا، از سرمایه ای به مصرفی نیازمند افزایش عرضه مسکن به بازار هستیم که در خصوص تولید مسکن این دو مورد جز مهم ترین موارد محسوب می شود. در واقع با تزریق زیاد مسکن به بازار منجر به ایجاد فضای رقابتی در بازار مسکن شده که با خود کاهش قیمت را به همراه دارد و ارزش سرمایه گذاری در آن نیز تقلیل پیدا می کند. اگر قصد داریم قیمت مسکن را کاهش داده و تولید را افزایش دهیم باید میزان عرضه آن را در بازار افزایش دهیم تا قیمت آن کاهش پیدا کند. قیمت مواد اولیه یکی از مهم ترین مواردی است که بر قیمت تمام شده کالاها تاثیر مستقیم دارد. از سوی دیگر برای کاهش قیمت مسکن دولت باید زمین رایگان در اختیار سازندگان قرار دهد تا قیمت تمام شده مسکن کاهش پیدا کند، چون بخش عمده قیمت مسکن مربوط به زمین است. از سوی دیگر دولت می تواند با استفاده از افزایش هزینه سرمایه گذاری در این حوزه، این کالا را از تجاری بودن خارج کند و فروش آن سودآور تر از نگهداری آن شود.
همچنین یکی دیگر از دلایل گرانی قیمت مسکن مربوط به متقاضیان است، زیرا تقاضایی که در حال حاضر در بازار وجود دارد کاملا واقعی نبوده و کاذب است. زیرا اغلب افراد متقاضی به منظور برطرف کردن نیاز خود در این عرصه یک یا دو واحد مسکونی را در اختیار دارند و هدف آنها از خرید نیز سرمایه گذاری است که همین امر باعث کاهش عرضه در بازار مسکن و افزایش قیمت آن می شود. بنابراین اگر میزان تقاضا را در کشور واقعی کرده و از شرایط کاذب خارج کنیم این محصول از کالای تجاری به کالای مصرفی تبدیل می شود.
**راهکار حل مشکل مسکن در شهر تهران چیست؟
یکی از شهرهایی که علاوه داشتن بازار سواگرانه با کمبود واحد مسکونی نیز مواجه شده شهر تهران است. برای برطرف کردن مشکل آن باید پایتخت سیاسی و اقتصادی از هم جدا شوند. یعنی باید پایتخت اقتصادی را به مکان و شهرهای دیگری انتقال داد که به نظر من بهترین آنها شهرهای ساحلی هستند که در کنار دریاهای کشور وجود دارند که تصور می کنم بهترین آنها شهرهای جنوبی باشند. زیرا در چنین شرایطی جمعیت تهران کاهش یافته و همسو با آن تقاضا برای مسکن نیز در این بازار روند نزولی در پیش می گیرد. با انتقال پایتخت اقتصادی به سواحل جنوبی شرایط واردات و صادرات تغییر کرده و به علت نزدیکی به دریا میزان صادرات افزایش یافته و رشد اقتصادی نیز خواهیم داشت.
می توان در شهرهای ساحلی حاضر در جنوب کشور سیاست های اقتصادی را در پیش گرفت که بر اساس آن اقتصاد کشور به سمت رشد هدایت شود. به طور مثال می توانیم در این شهرها جاذبه های متفاوتی نیز ایجاد کنیم که باعث جذب بیشتر گردشگران شده و ارز قابل توجهی وارد کشور شود. البته برای شناسایی و یا ایجاد این جاذبه ها نیازی نیست که حتما به شهرها اکتفا کنیم، بلکه می توانیم برای این منظور حتی به اماکن خارج از شهر نیز رجوع کنیم.