آنچه مسلم است اینکه کشورهای دارای ارتباطات سیاسی و اقتصادی بیشتر و عضو پیمانهای مختلف، در جهان قویتر میشوند. اگر امروز شاهدیم برخی کشورهای کماهمیت خود را صاحب اهمیت نشان میدهند، دلیلش این است که از بعد اقتصادی، سیاسی و… با کشورهای دیگر همپیمان شدهاند. از نگاه من، بدون مشارکت در پیمان و فعالیتهای اقتصادی، سیاسی و حتی نظامی، کشور در انزوا میماند و ایران هم قطعاً نباید در انزوا باشد. بیشک انزوا برای مردم، اقتصاد و دولت هیچ کشوری خوب نیست و حضور در پیمانهایی مانند شانگهای قطعاً باعث خروج از انزوا میشود. از سوی دیگر در دور زدن تحریمها و مقابله با آن نیز بسیار مفید خواهد بود و جای تردید نیست که حضور در این پیمانها باعث فعال شدن یک کشور در دنیا میشود. اهمیت پیمان شانگهای از این جهات بسیار بالا است و معتقدم ما بسیار دیر وارد این پیمانها شدیم. موضوع دیگری که باید به آن توجه داشت، مدیریت کشور است که بدون تردید باید آن را قویتر کنیم. هرچند دولت سیزدهم مدیریت و دیپلماسی سیاسی قوی داشته و هم در کشورهای نزدیک و همسایه در منطقه و هم کشورهای دور بسیار موفق بوده، ولی به نظر من تیم اقتصادی دولت سیزدهم باید قویتر عمل کند تا چنین پیمانهایی بتوانند در مبادلات اقتصادی به نفع ما عمل کنند، در غیر اینصورت نمیتواند چندان تأثیرگذار باشد. موضوع سوءمدیریت در بسیاری از مسائل کشور تأثیرگذار بوده است؛ به عنوان مثال برخلاف تصور بسیاری، نرخ تمامشده کالا و خدمات در ایران را تحریمها بالا نبردهاند، بلکه همین سوءمدیریت و مدیریتهای ناقص زمینهساز این امر شده است. موضوع دیگر بالا رفتن توان رقابت ما در میان کشورهای عضو این پیمان است. باید کالاهای ما، هم از نظر کیفیت و هم از نظر قیمت، توان رقابت با کالاهای تولیدی در کشورهای عضو این پیمان را داشته باشند تا بتوانیم مبادلات تجاری مناسبی را در نتیجه پیمان شانگهای رقم بزنیم.